جوابی به نامه محسن رضائی

محسن رضائی بار دیگر نقش خود را به عنوان یک بازیگرآماتور سیاسی ایفا کرد و با ارسال نامه ی به اصطلاح سرگشاده به دفتر مقام معظم رهبری آن هم بعد از صدور بیانه شماره 17 از سوی اردوگاه فتنه ی عمرسعد و دفاع از فتنه گران، به ملت ثابت کرد که اگر ایشان همچنان به آرمانهای پدرخوانده مصلحت اندیش صاحب مصلحت خود پایبند است .

 همچنین او در یک پیام تلوزیونی از طرف پدرخوانده خود بعد از یک هفته که از ماجرای هتک حرمت روز عاشورا ( توسط یاران معاویه و یزید و عمرسعد زمان ) می گذرد ، این حادثه را محکوم کرد !!! شب بخیر فرمانده !!!

از قرار با توجه به این مطلب که فرزند پدرخوانده ی آقای رضائی  که جزء فتنه گران حاظر در صحنه بوده ، ایشان کمی خجالت می کشیدند تا شخصاً این حادثه را محکوم کنند .

همسویی محسن رضائی و برادرش ( امیدوار رضائی نماینده نفوذی در مجلس )  با سران فتنه گر از همان روزهای اول  نمایانگر این مسئله بود که ایشان دستورات خود را از شخص هزاردستان می گیرند و آنگاه که دیدند فتنه گران در مخمصه افتادند به ظاهر از معرکه کناره گرفتند ولی سایتهای خبری نزدیک به ایشان همچنان در پی آشوبگری و ایجاد بحران همصدا با شبکه های امپریالیسمی و استکباری فعال  بودند .

حمایت محسن رضائی ( شبث بن ربعی ) از میر حسین موسوی (عمر سعد) در  این چند ماه چهره ی واقعی او را نمایان کرد و انگاه که همه ملت آزاده و مسلمان ایران در غم هتک حرمت به عاشورای حسینی می سوختند و آیات عظام و مسؤلین پیام برائت از یاران عمر سعد زمانه صادر می کردند ایشان چشم خود را بستند و در فکر تطهیر پدرخوانده خود بودند .

از محسن رضائی نباید جز این انتظار داشت زیرا این شخص همان است که فرزندان ملت را در جبهه ها خرج می کرد ( اشاره به صحبتهای محسن رضائی در اطاق جنگ ) و فرزند خود را بعد از آن بلایی که بر سر خانواده جناب دکتر مرتضایی ( مدیرعامل وقت ساصد ) آورد و به آمریکا پناه برد ، دستش را گرفت و( جهت تنبیه این پسر ناخلف ) در دست رئیس دانشگاه آزاد گذاشت تا در شهر مشهد با امکانات بیت المال ادامه تحصیل دهد .

از محسن رضائی چه انتظاری می توان داشت که در طول این چند سال در پناه پدر خوانده خود از هر طرف که باد می آمده رو به همان سمت می کرده و برای خود ثروت فراوانی فراهم نموده .

به اجازه ی همان هزاردستان معاویه صفت بود که محسن رضائی پا بر عرصه ی انتخابات گذاشت و پس از انتخابات با میرحسین و کروبی همصدا شد تا آنان را غسل کند و آب توبه برسرشان برید و عده ای ساده لوح نیز گول سوابق او را بخورند بگویند : برادر محسن عمری در جبهه ها بوده و خیلی برای این انقلاب زحمت کشیدند ( البته در کیلومترها دور تر از خط مقدم و در سنگر تمام بتونی )  .

باید ایشان از سران فتنه دفاع کنند زیرا فرزندان ناخلف شخص هزاردستان جزء همین فتنه گران هستند .

باید به این حامی فتنه گران بگوئیم : آقا محسن حواستان جمع باشد ، این ملت خاندان پهلوی را با تمامی عناصر سرسپرده اش به زباله دان تاریخ فرستاد . بترس از خشم ملت و خون شهدای این ملت که وقتی به جوش آید نه از سران فتنه چیزی باقی خواهد ماند و نه از حامیان کوردل این جماعت خبیث و نه از آقازاده های هوسران آنان . به تاریخ نگاهی دوباره بیاندازید و عاقبت قوم ظالین را برای عبرت خود بخوانید .